محل تبلیغات شما

نمیدونم چون اونی ک تو ذهنم بود نشد الان این حس هارو دارم یا واقعی ان این حس ها 

طی چند هفته گذشته:

خداروشکر کردم ک پزشکی نیاوردم

خداروشکر کردم ک دارو نیاوردم

خداروشکر کردم ک روان نیاوردم

و امروز! خداروشکر کردم ک دندون نیاوردم!!!!

میدونی سخته بعد از ۳-۴ سالی ک به ی رشته فک کردی بخوای ازش دل بکنی بخوای باور کنی ک شاید اشتباه میخواستی ک شاید این بهتره ب خودم زمان دادم ک دلبستگی ازون رویاها بردارم و واقعیت رو رویایی بسازم تو این مسیر داره بهم ثابت میشه ک من مال اون رشته ها نبودم! نقص هایی ک وجود داشت و پیش اومد ک مانع رسیدن ب اون هدف گُنده هه بود رو توجیه نمیکنم ها اون ی بخش غیر قابل چشم پوشیه ک تا بیام هضمش کنم هنوز راه زیادی مونده! 

هنوزم دلم میگیره وقتی حرفش پیش میاد،امروز رفتم دندون پزشکی و حالم بد شد ی بخشیش مربوط ب این میشد ک پارسال ک رفتم ب این مطب دندان پزشکی میگفتم بَه سال دیگه منم تو این مسیرم و امسال اونجا بودم بدون اینکه تو اون مسیر باشم و بدون اینکه دلم بخواد تو این مسیر باشم!

پ.ن: ی بخشیش هم برا این بود ک خانم دکتر محترم ورداشته دندونمو با مواد سیاه پُر کرده ، ایش هرچی بگم الان اعصابمو قهوه ای کرده کم گفتم

سطحی - معمولی - عمیق

یک نمیدانم واقعی...

کاشکی بفهمم چی ب چیه؟!

ک ,تو ,ب ,خیلی ,دلم ,ی ,تو این ,کردم ک ,ی بخشیش ,نیاوردمخداروشکر کردم ,ب این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

امام علی (ع) گروه علوم اجتماعی واقتصاد ناحیه دو یزد