اوضاع و احوال خوبه
با درسا هام ارتباط برقرار کردم و تا الان ک برام خیلی جذابیت دارن:)
دانشکده پزشکی ها دقبقا رو ب رو دانشکده ماعه و دو سه روز اولی ک چشمم بهش میوفتاد یه حسِ دپی پیدا میکردم اما الان داره حل میشه حدودا.
عاشق درس اصطلاحات پزشکی و کامپیوترم شدم استاداش هم ک عاااالی ان
هم اتاقی هام ک 4 تا باشن خیلی خوبن و خداروشکر خیلی با هم جور شدیم و خیلی راحتیم:)
دلم تنگ شده و الان یه اون درجه رسیدم ک وقتی تلفن حرف میزنم یا درموردش فک میکنم نشینم زار زار گریه کنم.
غذای سلف خیلی خوووبه
هنوز بیرون نرفتیم و فردا قراره ک بریم.
امروز صب درس هم خوندم و باید خیلی خیلی بیشتر برای درس هام و مطالعه بیشتر وقت بذارم.
جو دانشگاه خوبه، راستی! نماینده شدم و خب این برایِ من ک ارتباط بیشتر با استادا میخواستم و دوست داشتم ک شناخته شده باشم از همین اول اتفاق خوبیه.
اینم یه نوع تجربه اس دیگه. چ زندگی خوابگاهی. چ زندگی با مسیری ک جدیده و فکرش رو نمیکردی!
خداروشکر دوست هایِ خوبی پیدا کردم بچه ها دیدگاهشون ب من مثبته و فقط باید خودم بیشتر حواسم باشه ک الکی هیجانی بازی در نیارم!
چ خبر از اوضاع و احوالتون؟ چ میکنید؟ علاوه بر همه دلتنگی هام دلم برا اینجا و شماها هم تنگ شده ها
مواظب خودتون باشید:)
ک ,خیلی ,چ ,هم ,درس ,یه ,تنگ شده ,اوضاع و ,چ زندگی ,باشم از ,میخواستم و
درباره این سایت